دکتر شریعتی فقر میخواهم بگویم ...... فقر همه جا سر میکشد ....... فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ...... فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست ....... فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ...... فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ...... فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند ..... فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود ..... فقر ، همه جا سر میکشد ........ فقر ، شب را " بی غذا " سر کردن نیست .. فقر ، روز را " بی اندیشه" سر کردن است .. |
به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را مشاهده بفرمائید |
1- آبی تیره : شخصیت پیچیده
سبز: آسان گیر و بیخیال
شفاف: به سادگی قابل درک
گلآلود: آشفته و سردرگم
2- دایره : سعی میکنید طوری رفتار کنید که خوشایند همه باشد.
مربع: خودرأی و خود محور
مثلث: یک دنده و لجباز
(اندازه اشکال با خودخواهی و منیت شما ارتباط مستقیم دارد)
3- بله : شما آدم فرصت طلبی هستید
نه: آدم فرصتطلبی نیستید.
4- این سئوال، اولویتهای شما در زندگی را مشخص میکند.
آبی: دوستان/ روابط
سبز: شغل و حرفه
قرمز: شهوت و دلبستگی
سیاه: مرگ
سفید: ازدواج
5- میزان ارتفاعی که انتخاب میکنید رابطه مستقیم با میزان جاه طلبی شما دارد .
6- قهوهایی: فروتن و خاکی
سیاه: غیرقابل پیشبینی، سرکش، هیجانانگیز
سفید: برتر، مغرور، تاثیرگذار
7- این سئوال، اولویتهای شما به هنگام مشکلات را تعیین میکند.
اسب: همسر
خانه: فرزندان
کتابت را جا بگذار
جا گذاشتن کتاب در مکانهای عمومی رقتاری است که اکنون در ایتالیا و فرانسه هم رو به فزونی گذاشته. کسی که کتابش را در مکانی عمومی رها میکند، هویت خود را آشکار نمیکند و ادعایی هم بابت قیمت کتاب ندارد، اما یک درخواست از خواننده یا خوانندگان احتمالی بعدی دارد: شما نیز بعد از خواندن کتاب، آن را در محلی مشابه قرار دهید تا دیگران هم بتوانند از این اثر استفاده کنند. رول هورنباکر نخستین کسی بود که این حرکت را انجام داد. او یک فروشنده کامپیوتر در ایالت میسوری امریکا بود و نام این رفتار را Book Crossing گذاشت؛ یعنی کتاب در گردش. در فرانسه کتابهای در حال گردش از 10 هزار جلد فراتر رفته است. این رفتار جدید را میشود به نوعی "کمپین کتابخوانی" یا "کمپین به اشتراک گذاشتن کتاب" در نظر گرفت؛ کمپینی که میتواند به مثابه یک پروژه فرهنگی قابل تامل باشد.
حالا رفتار مذکور به قدری در غرب رواج یافته که کمکم از ترکیه نیز سر درآورده است. در ترکبوکو – یکی از شهرهای ساحلی ترکیه – کنار دریا قدم میزدم که کتابی روی شنها توجهم را جلب کرد. فکر کردم حتما صاحب کتاب فراموش کرده آن را با خود ببرد. برش داشتم و همینکه چشمم به صفحه اولش افتاد؛ از خوشحالی در پوست خود نگنجیدم. در صفحه اول کتاب یک نفر متن زیر را نوشته بود:
"من این کتاب را با علاقه خواندم و آن را در همان مکانی که به آخر رسانده بودم رها کردم. امیدوارم شما هم از این کتاب خوشتان بیاید. اگر از آن خوشتان آمد بخوانید و گرنه در همان نقطهای که پیدایش کردهاید، بگذارید بماند اگر کتاب را خواندید شمارهای به تعداد خوانندگان اضافه کنید و با ذکر محل پایان مطالعه، در جایی رهایش کنید."
در همان صفحه دستخط سومین خواننده توجهم را جلب کرد: "خواننده شماره سه در ترکبوکو". پس تا بهحال سه نفر که همدیگر را نمیشناسند این کتاب را خواندهاند. طبق اصلاعات موجود در همان صفحه، خواننده اول کتاب را در استانبول و خواننده دوم در شهر بُدروم مطالعهی آن را به پایان رسانده و رهایش کرده بود.
برای این سنت جدید کتابخوانی سایت اینترنتیای راهاندازی شده تا علاقمندان بتوانند با عضویت در آن به رهگیری کتابهایی که رها کردهاند، بپردازند. توصیه میکنم سری به سایت bookcrossing.com بزنید. طبق اطلاعات موجود در حال حاضر بیش از 2 میلیون و 500 هزار جلد کتاب که اطلاعاتشان در این سایت ثبت شده در حال گردش هستند. هدف گردانندگان سایت یاد شده، تبدیل کردن دنیا به یک کتابخانهی بزرگ است. از این به بعد اگر در کافه، در لابی هتل، یا سالن انتظار سینما کتابی را پیدا کردید، تعجب نکنید چون ممکن است با یک جلد "کتاب در گردش" روبرو شده باشید...
(به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهر کتاب)
در زبان فارسی در واژهها عبارتی از یک زبان خارجی قرار دارد و شکل دگرگون شده آن وارد زبان عامه ما شده است به نمونههای زیر توجه کنید:
زپرتی :
واژة روسیZeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاقهای روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان میافتاد دیگران میگفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است.
هشلهف :
مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژهها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه میتواند نازیبا و نچسب باشد، جملة انگلیسی (I shall have به معنی من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خواندهاند تا بگویند ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژة مسخره آمیز را برای هر واژة عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه فارسی و چه بیگانه) به کار میبرند.
چُسان فسان:
از واژة روسیCossani Fossaniبه معنی آرایش شده و شیک پوشیده گرفته شده است.
شر و ور:
از واژة فرانسویCharivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است.
اسکناس:
از واژة روسیAssignatsia که خود از واژة فرانسوی Assignatبه معنی برگة دارای ضمانت گرفته شده است.
فکسنی:
از واژة روسیFkussni به معنی بامزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه به معنی بیخود و مزخرف به کار برده شده است.
نخاله:
یادگار سربازخانههای قزاقهای روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بی ادب و گستاخ میگفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کردهاند
کدام یک از انگشتان بالا را بیشتر دوست دارید:
انگشت شماره1
این انگشت نماد مسایل مادی و ثروت است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند، اقتصاد دانان خوبی هستند و معمولا از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند.
انگشت شماره2
این انگشت نماد کار میباشد و اشخاصی که به این انگشت اهمیت بیشتری میدهند انسانهای کاری هستند و بطور کلی وجدان کاری خوبی دارند و موفقیت زیادی در کارها دارند.
انگشت شماره 3
این انگشت میزان اهمیت به خود فرد را نشان میدهد، افرادی که این انگشت را انتخاب میکنند، در مورد همه چیز اول به خود اهمیت داده و تا حدودی خودپرست و خودخواه هستند.
انگشت شماره 4
این انگشت نماد محبت و عشق است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند، انسانهای احساساتی و عاطفی هستند و همواره به دنبال محبت و خوشحال کردن دیگران هستند.
انگشت شماره 5
این انگشت نماد خانواده و فرزند هست و کسانی که به این انگشت علاقمند هستند، افرادی هستند که به خانواده پایبند بوده و به زندگی مشترک و بطور کلی روابط بین افراد اهمیت می دهند .
این عکس، تصویری از مقالهای است از مجله Ensign magazine May ’98 pg. 94 تحت عنوان ” در آغوش گرفتن نجات بخش”.
این مقاله شرح مفصلی از اولین هفته زندگی یک جفت دوقلو را توصیف میکند که در هنگام بدنیا آمدن در دو دستگاه جداگانه انکوباتور( incubator)نگهداری میشدند و پزشکان گفته بودند که یکی از آنها زنده نخواهد ماند. اما یکی از پرستاران بخش نوزادان، دو کودک نوزاد را بر خلاف مقرارت بیمارستان در یک دستگاه انکوباتور قرار داد و برای این کار با بیمارستان جنگید.
زمانیکه آنها در یک دستگاه قرار گرفتند، دست نوزاد سالم تر، به گونه ای که پنداری خواهرش را در آغوش گرفته باشد، بر او قرار گرفت. از آن ببعد ضربان قلب نوزاد کوچکتر و بیمار، شروع به عادی شدن میکند و دمای بدن او بالا رفته، شکل عادی مییابد. پس از مدتی، هر دو آنها زنده میمانند و شروع به رشد میکنند.
دو خواهر دو قلو به خانه رفتند و در یک تخت خواب خوابیدند . آنها همچنان با هم در یک تخت می خوابند، و یکدیگر را کیپ در آغوش می گیرند.
بیمارستان زمانی که متوجه اثر “نجات بخش” گذاشتن این دو نوزاد در کنار یکدیگر شد، از آن پس در مقررات خود تغییر بوجود آورد و هم اکنون تمامی دو قلوها؛ حتی چند قلوها را در یک تخت و یاانکوباتور در کنار هم و نزدیک هم میخوابانند.
دکتر مارک کتز (Mark Katz, M.D)، عضو L.A. Shanti’s Advisory Board مینویسد:” …در آغوش گرفتن،میتواند در محدوده ذهنی یک فرد تغییراتی را ایجاد نماید و به آنها از لحاظ پزشکی کمک کند. بالاتر از همه اینکه، در آغوش گرفتن،هیچگونه عوارض جانبی، ندارد و شما برای گرفتن چنین مداوایی، احتیاج به رفتن نزد دکتر ندارید.”
در آغوش گرفتن، (Hug) داروی خوبی است. در این حرکت، انرژی منتقل میشود و فرد در آغوش گرفته شده تقویت روحی و عاطفی میشود. شما برای بقا در زندگیتان به یکبار در آغوش گرفته شدن ، برای حفظ و حراست از زندگیتان به ? بار در آغوش گرفته شدن و برای رشد و نمو به?? بار در آغوش گرفته شدن در روز نیاز دارید.
پوست بزرگترین اندام بدن است و این اندام احتیاج به مراقبت های لازم و خوبی را دارد. یک Hug میتواند که قسمت های وسیعی از پوست را پوشش دهد و این پیام را به پوست برساند که “از تو مراقبت میشود”.
Hug همچنین یک وسیله ارتباطی است، که میتواند چیزهایی را بگوید که شما نمیتوانید در غالب کلمات بیان کنید. نکته بسیار زیبا در مورد Hug اینست که شما نمیتوانید آنرا یک طرفه به کسی بدهید، معمولا شما آنرا پس میگیرید.
مشخصات کلی متولدین مهر ماه:
اهل اعتدال ، حامی وپشتیبان همسر ، شیرین بیان ، صلح جو ، علاقه مند به فضا ، آرام و متین ، بسیار منطقی ، بی آلایش ، عاشق اصالت ، علاقه مند به موسیقی ، اجتماعی ، مؤقّر ، بد پیله ، خجالتی ، پر از احساس ، اهل مشورت ، عاشق هنر و ادبیات ، سیاستمدار ، به فکر فردا نیست ، مقبول اطرافیان ، اهل مساوات و برابری ، پر شور و حرارت نیست ، عاقل ، اهل حمایت از دیگران ، معتدل و پایدار ، شکمو ، امیدوار ، با انصاف ،خوش سلیقه ، اهلتجزیه و تحلیل ، گاهی تنبل ، کنجکاو و جستجو گر ، متنفّر از زیادی مهمان ، انتقامجو ، از بی بند و باری متنفّر است ، با معلومات و با درایت ، به آسانی تغییر عقیده نمی دهد ، مهربان ، شیک پوش و جذّاب ، نکته سنج ، دارای پشتکار فراوان ، یک روز گرم و یک روز سرد ، هوشمند ، مشاور خوب ، دوست یاب ، منظّم و مرتّب ،عاشق رنگ آبی ، گاهی لجباز ، مثل باتری باید مرتّب شارژ شود ، صادق و درستکار ، خوش مشرب ، ساده دل ، آسان گیر ، دو دل و مردد ، خوشبین .
مرد متولد مهر
با انصاف، متعادل، زن پرست، خوش سلیقه و گاه تنبل و بی اعتنا نسبت به زندگی، اگر شوهر متولد مهر دارید همیشه به سر و وضع خود برسید خانه را تمیز و مرتب نگاه دارید. این مرد به هیچ وجه مایل به رنجاندن دیگران نیست. شما میتوانید به خود ببالید که هوشمندترین مشاور جهان را د رجوار خود دارید.
زن متولد مهر
معمولا استخوان بندی درشتی دارد و نسبتا سنگین وزن است. شما بارها در او علائم یاز قدرت، اراده، جدیت و تصمیم میبیند که با خلق و خوی زنانه کمتر سازگاری دارد. در هر موقعیتی چه جزئی و چه مهم هوشیاری و انصاف و قدرت استدلال خود را ظاهر میسازد و از انزوا و تنهائی نفرت دارد.
هنگامی که فردی از فردی دیگر بیزار است، این، خود اوست که به بیماریهای جسمی و احساسی و روحی دچار میشود؛ و هنگامی که عشق میورزد، باز خود اوست که به یک "کل" بدل میگردد.
نفرت، ویران میکند؛ عشق، شفا میدهد.
هیچگاه با نفرت نمیتوان نفرت را زدود؛ نفرت، با عشق زدوده میشود؛ این، قانونی برگشتناپذیر است.
بودا
-----------------------------
بودا آرامش واقعی و عشق را در کل نگری می بیند.
کل نگری منتهی به آرامش و شادی و صلح و دوستی می شود و جزء نگری به غرور و تعصب و برتری طلبی و جنگ ختم می گردد. کل نگری به معنای وسعت نظر و درک وحدت وجود هستی است.
زندگی شما میتواند به زیبایی رویاهایتان باشد.
فقط باید باور داشته باشید که میتوانید کارهای سادهای انجام دهید.
در زیر لیستی از کارهایی که میتوانید برای داشتن زندگی شادتر انجام دهید، آورده شده است.
هر روز آنها را به کار بگیرید و از زندگی خود در این سال لذت ببرید.
سلامتی:
1- آب فراوان بنوشید.
2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید..
3- بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.
4- بااین 3 تا E زندگی کنید:
Energy (انرژی)
Enthusiasm (شورواشتیاق)
Empathy (دلسوزی و همدلی).
5- از ورزش کمک بگیرید.
6- بیشتر بازی کنید.
7- بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.
8- روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.
9- 7 ساعت بخوابید.
10- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیادهروی کنید و در حین پیادهروی، لبخند بزنید.
شخصیت:
11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمیدانید که بین آنها چه میگذرد.
12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.
13- بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.
14- خیلی خود را جدی نگیرید.
15- انرژی خود را صرف فضولی در امور دیگران نکنید.
16- وقتی بیدار هستید بیشتر خیالپردازی کنید.
17- حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.
18- گذشته را فراموش کنید.. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین میبرد.
19- زندگی کوتاهتر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.
20- با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید...
21- هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.
22- بدانید که زندگی مدرسهای میماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر میباشند.
23- بیشتر بخندید و لبخند بزنید.
24- مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد.
جامعه:
25- گهگاهی به خانواده و اقوام خود زنگ بزنید.
26- هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید.
27- خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید.
28- زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید.
29- سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید.
30- اینکه دیگران راجع به شما چه فکری میکنند، به شما مربوط نیست.
31- زمان بیماری شغل شما به کمک شما نمیآید، بلکه دوستان شما به شما مدد میرسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.
زندگی:
32- کارهای مثبت انجام دهید.
33- از هر چیز غیر مفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.
34- عشق درمانگر هر چیزی است.
35- هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است.
36- مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید.
37- مطمئن باشید که بهترین هم میآید.
38- همین که صبح از خواب بیدار میشوید، باید از هستی تان شاکر باشید.
39- بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید.
آخرین اما نه کماهمیتترین:
40- لطفا این موارد را به هر کسی که می شناسید، بفرستید.
کمک کنید تا پیامهای مثبت همیشه در جهان جاری باشد و بازتاب آنرا در زندگیتان ببینی
آرزوهای ویکتور هوگو
|
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی. برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،از جمله دوستان بد و ناپایدار، برخی نادوست، و برخی دوستدارکه دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد.و چون زندگی بدین گونه است،برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد،تا که زیاده به خودت غرّه نشوی. و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی نه خیلی غیرضروری،تا در لحظات سخت وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنندچون این کارِ ساده ای است،بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می کنندو با کاربردِ درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی.و امیدوام اگر جوان که هستی |